۱۳۸۹ اردیبهشت ۳, جمعه


فصل بهار است....

دنیای مورچه ها


چه تعاون..همکاری

آرامش

امروز وقتی به این منظره نگاه می کردم
احساس می کردم..آرامش دارم
این آب ..که انعکاس
درختهای سبز..سبز ترش هم کرده بود
آرامم می کرد3/2

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲, پنجشنبه

کاش.................!!

کاش به جای زیر باران رفتن اینجا بودیم
در کنار این دریاچه ی یخ زده
که از تابش خورشید در حال باز شدنه
اینجا بودیم در کنار هم
وار این همه زیبای لذت می بردیم
وفکر می کردیم کاش
این نور گرمابش یخ های دل ما را هم
اب می کرد..وباز خنده بود ..نگاه بود..و عشق بود
بعد پرواز بود
در این بیکران آبی خدا!!
کاش باران ..
شاید با باران هم زیبا بود
دوست داشتم اینجا بودم
چنین نزدیک به تو
در نگاه ودر نوشته
ودر.............
همه چیز
پس جاری باش
رود شو
بیا اینجا در این دریاچه
دقیقه ای ..بایست..ومرا با خود ببر..بر بال آرزو

نیزارها

برای تو
که عاشق نیزارها هستی
نمی دونی کدام واقعیست
وکدام خیال
هرچند هردو بین خیال و واقعیتست
بین هستم..نیستم
وزیبا

خیال

بعضی وقتها دوست داری
بری یک جای تنها
مثل یک جزیره ی متروک
بنشینی..وساعتها به دریا خیره بشی
وفکر کنی
اینکه چکار باید کرد
کی به آرامش می رسی!!!؟

تنها

ببین چقدر تنهاست
مثل وقتی جنین بوده..وتنها
درست مثل کودکی هایش خوابیده
و...همدمش!!!!!
کسی که مواظبش هست
از هر انسانی ..فداکارتر!!!!؟

کاش پر..پروازم بود


کاش پر پروازم بود
بعد
می توانستم
تا آسمان هفتم خدا
با تو پرواز کنم
کاش می شد
دلتنگی ها رو مرحمی بود
کاش می شد چشم ها رو بست
.................
ووقتی باز کرد
آن گونه بود..که می خواستی!!!
کاش
...فرشته
/2/2/8915.25

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

نگاه کن!!

فکر می کنم..چی بنویسم..خودش به اندازه ی کافی گویاست
همه چیز توش هست
از آسمون آبی تا..آرامش عشق..ومحبت

این..زندگیه!!!




ببین تمام این پروانه های زیبا از توی این..پیله های زشت..کوچک بنیا آمدند..می بینی!!اولش خیلی خیلی سخته.اما بعد به زیبایی.یک زندگیه..برای محمد

ناز ...نازگل..دوستت دارم






برای نازگل
































دختر کوچلویی..که اندازه ی تمام دنیا دوستش دارم

روزنه ی .......

نور..نور..
همه چیز از اوست..همه چیز

۱۳۸۹ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

حضور...............


دوست دارم..قصه ی این عکس رو بگم..توی جنگل بودم..ایران نبودم..
اونجا می گفتن..جنگل مخوف..آخه یک خونه ی پیدا کرده بودند ..مثل تو فیلم ها یک عده..گروگان گیری کرده..وکشته بودند..بگذریم..وسط این جنگل سکوتی بود که یک دفعه ترس تمام بدنت رو فرا می گرفت.فقط صدای قلبت رو می شنیدی...وبس!!یک سکوت محص بود من هم جدا از بقیقه بودم..یک لحظه دیدم..همین طور که میرم..کسی تعقیبم می کنه..یک ترس ناشناخته تمام وجودم را گرفت قدم ها رو تند کردم.بازم دیدم از من زودتر خودش رو قایم می کنه..یک لحظه که برگشتم..تا طرف رو غافلگیر کنم..دیدم وای..سایه ی خودم هست که مثل دزدی ..فرار می کنه..منو تعقیب.می کنه!!!!؟
شد این عکس...که تو می بینی

۱۳۸۹ فروردین ۳۰, دوشنبه

فکر کن...؟؟


بازم..برای تو.....
ببین مثل زندگیست
که باید از توش به سختی بیای بیرون
ولی بعد.............
زیبا می شه..زیبا

برای..تو....


گوشت رو به من بده!!!!
تا با هم از این صدا لذت ببریم!!
صدایی زیبا ..اما کر کننده!!
بر سر آشیانه ای دعوا کردن
........................
فکر کن
ما هم دعوا می کنیم..حتی بعضی وقتها
تا پای مرگ
درست مثل
این ها..اما نه به زیبایی
این مرغ ها
دعوای ما ممکنه..با سکوت باشه
پر از حرف..اما.نگفته

برای فائزه ی عزیزم..دوستت دارم


روزها وقتی نگاه می کنم..اینکه نیستی
اینکه جایت خالیه
غم تمام وجودم رو می گیره
بدون همیشه با منی
در تمام لحظه هایم
دوستت دارم
یک عالمه
دلم هم برات تنگ شده
می بوسمت
فرشتهدقیفقه13.25

۱۳۸۹ فروردین ۲۹, یکشنبه


فکر کن!!!با180می ری!!ما می ریم..اما زمین خدا..همه چیزها هستند..چفدر شتاب
می ترسی دیر برسی..اما نمی دونی...شاید..هرگز نرسی!!
تنها...با هم...بدون ..من؟

۱۳۸۹ فروردین ۲۸, شنبه


بین به کجا فرار کرده

از چشم دوربین...بعضی وقتها دنیا جوری دیگر است





همه دستها رو به آسمان

این همه...رنگ..وزیبایی
حیرت انگیزه!!!!!!!!!
تنها....................غمگین

۱۳۸۹ فروردین ۲۷, جمعه


؟؟



روبرویم...مردگی در آب...
روی آب ...قاصدک هایی خوش خبر
پشت سر....آسمون خدا



کاش پر...پروازی بود




۱۳۸۹ فروردین ۲۶, پنجشنبه


بعضی وقتها.....دلمون رو زنجیر می کنیم
بعضی وفتها..دل آسمون زنجیر می کنیم
یکی نیست..بگه!!آخه چرا..آسمون
دل خودت کافی نبود
به آسمون چه کار داری؟

می بینی..گریه اش را
می بینی..چگونه خود را زلال میکند

درمیان آن همه خار!!!!!!!!!!!!!!!!
وچنین زیبا
رمز زندگیست
رمز ..آفرینش
رمز......خدا

همه..چیز برباد رفت..تنها پری از بال هایم ماند
افسوس

...................ببین

در این نیایش درختان..چیست؟که ساعتها محو ..می شوم..گوش می دهم..ومی بینم..تو..بگو..چیست؟

در آسمان آبی......به دنبال چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

باز باران.......باز آسمان دلش گرفته
باز می بارد...می بارد
و..چه سحر انگیز می شود..این بارش ..از نگاه..دروبین

مثلا مقدمه ...!


از کوچکی همیشه دوست داشتم عکس بگیرم...
بزرگتر که شدم ..دیدم می توانم....حتی می توانم با عکس هایم احساسی را بیان کنم...
بعد ها ....دوست داشتم عکس هایم دیده شوند....شاید کسانی باشند که با دیدن عکس هایم لذت ببرند..!

امیدوارم ...ایراد های عکس هایم را ببخشید
من با احساسم عکس می گیرم و به اصرار دخترم "پونه" این وبلاگ را درست کرده ام ...باشد که اثری از همه ی ما باقی بماند ....حتی در حد یک عکس ..!

به وبلاگ من خوش امدید